• از آتش عشقت سوختم• 

از آتش عشقت سوختم 

خاکسترم را باد برد 

بی نام و نشانم کردی 

مادرم نام مرا از یاد برد 

به هر کجا می‌نگرم 

تکه‌ای از یاد تو را میبینم 

هر نام هم نام تو را

من،تو را میبینم 

من گستره عمیق چشمانت را 

ارثیه‌ی خود دانستم 

هر جا بروم به ثروتم می بالم 

حالا که من از تو دورم 

از ارثیه‌ی خود محرومم 

هیچ برای ابراز ندارم 

جز یاد تو و خاطره هایت با من 

 

احمد بیگی 

تیر ماه  1400 خورشیدی