من بی‌خبر از حالِ ماضیِ مضارع‌ام
با تو شمردنِ زمان را نتوانم

هر لحظه کنار تو فرداست در دلم
بی‌تو عبورِ این جهان را نتوانم

چشمان تو فصل بهاری‌ست جاودان
با رنگِ خزان درآمیختن را نتوانم

لبخند تو بر نبضِ عقربه که می‌زند
بی‌تو تپیدنِ جهان را نتوانم

دور از تو جهان همه تاریخ و تقویم شد
با تو به جز عشق نگارش نتوانم
.
#احمد_بیگی 

احمد بیگی
از دفتر بی‌عنوان برای همه به‌جز تو